گل پسر عزيز ما، سانیارگل پسر عزيز ما، سانیار، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

فرشته کوچولوی ما، سانیار

18 ماهگی مبارک

سلام بر گل پسر عزیز یک و نیم  ساله ما   امروز هجده ماهه شدی مبارک باشه نفسم   نمی دونم چرا انقدر عجله داشتم هجده ماهت شه؟! شاید به خاطر 18m+ که روی اکثر اسباب بازیا میدیدم! ... خداییش هم از هفده ماهگی رشد فکری و حرکتیت یه جورایی بیشتر شده و دیگه حسابی آقا شدی عزیزکم سانیارم این روزا هر لحظه یه کار جدید و جالب انجام میدی که واقعا نوشتن همشون ازم برنمیاد، فکر کنم باید جای نوشتن فیلمتو بزارم اینجا! . یه بارم نشستم کلی برات نوشتم اومدی نمیدونم چیو زدی که همش پرید! ... عزیزم، این روزا دائم در حال تقلید از مایی و تمام کارامون رو به دقت نگاه میکنی و بعد سعی می کنی ا...
24 آبان 1392

هفده ماهگی مبارک

سلام پسر نازنینم سانیار جونم، بیست و چهارم مهر ماه که عید قربان بود هفده ماهه شدی، مبارک باشه نفسم... عزیزکم، نهم مهر برای سومین بار بردیمت آرایشگاه کوکی موهاتو کوتاه کردی، این بار برخلاف دفعات قبل حاضر نشدی تنهایی بشینی و مجبور شدیم منم روپوش بپوشم بغلت کنم، کلا اون قضیه دستت خیلی ترسوت کرده... دوازدهم مهر من و شما رفتیم پیش مامی اینا و باز خیلی به هردومون خوش گذشت، بابا شاهین هم روز عید اومد و بیست و پنجم سه تایی برگشتیم تهران... همه چی خوب بود جز سرماخوردگی و تب کردن شما. آخه هوا سرد بود و شما هم که همش میرفتی حیاط ببعی عید قربان رو میدیدی! جالبه اول که دیدیش کلی ذوق کردی و رفتی سمتش ولی تا بع بع کرد با ترس دویدی بغل من و دیگ...
9 آبان 1392
1